هنر دایاسپورایی به مثابة عامل هویت سازی جماعتی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه انسان شناسی دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، شهر تهران

چکیده

امروزه حدود 200 میلیون نفر در حالت مهاجرت در جهان زندگی می کنند که از این رقم بخش اعظم آنها در
میان کشورهای جهان سوم در جابه جایی بوده اند و تنها بخش کوچکی به کشورهای توسعه یافته راه می یابند.
سیستم جهانی در طول چند دهه اخیر بیش از پیش سبب شده است که مهاجرت و شکل گیری جماعت های
ملی خارج از مرزهای ملی، بر اساس سلسله مراتبی از قابلی تها و توانایی ها انجام گیرد که نخبگان را به سوی
کشورهای ثروتمند می کشاند. این فرایند که موسوم به «فرار مغزها » است، نه فقط جریانی از کشورهای در
حال توسعه به سوی کشورهای توسعه یافته بلکه از بخشی از کشورهای توسعه یافته با امکانات کمتر )اروپا(،
به سوی بخشی دیگر با امکانات بیشتر )آمریکا( نیز به وجود آورده است. اما در هر دو موقعیت توسعه یافتگی
یا عدم توسعه، نیاز به حفظ هویت مبدأ و یا بازیابی آن در نسل های دوم و سوم مهاجر، سازوکارهای
فرهنگی- هنری را به ابزاری مهم برای شکل دادن و تولید و بازتولید این هویت بدل می کند. زبان که در
قالب های گوناگون هنری، ادبیات، متون رسانه ای، مطبوعات و غیره نقش محوری را در این بازتولید بر عهده
دارد، در فرایند کنونی جهانی شدن در حال ترکیب و ایجاد پیوندهای هر چه پیچیده تر با سایر ابزارهای فرهنگی
به ویژه ابزارهای تصویری است. سینما، عکس، رسانه های الکترونیک، نمونه هایی از این ابزارها است. از این
رو خلاقیت هنری در چارچوب دایاسپورایی، بر سر موقعیتی دو گانه قرار می گیرد: تعریف هنرمند در قالب
یک سوژة مستقل که از حافظة تاریخی- فرهنگی جدا شده و تعلق های قومی- فرهنگی خود را کنار گذارد، و
یا تعریف او در قالبی جماعتی برای کمک به بازتولید هویت و یا ب هصورتی متناقض برای تسخی رزدایی از هنر
مهاجر. این فرایند با دخالت بازار اقتصادی هنر از یک سو و تلفیق این بازار با روند «بیگانه گرا » که جماعت ها
و وقایع اغلب فاجعه بار جهانی برایشان بهانه ای در تقویت بازار و تولید آثار هنری مورد تقاضاست، وضعیت
پیچیده تری به وجود آورده و هنرمند دایاسپورایی را با موقعیتی سخت تر روبرو می کند. در این مقاله تلاش
خواهد شد پایه های نظری موضوع با اشاره به وضعیت کنونی کشورهای در حال توسعه و به خصوص ایران،
در حد امکان شکافته شود تا راه برای مطالعات بعدی در زمینة دایاسپورای ایرانی و ابزارهای بیان آن، که
خارج از ایران آغاز شده است، هموارتر شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Diasporic Art as a Means of Community Identity Construction

نویسنده [English]

  • Nasser Fakouhi
Ph.D., Associate Professor of Anthropology, Department of Anthropology, Faculty of Social Sciences, University of Tehran
چکیده [English]

More than 200 million people live today out of their countries, and the majority of them are originated
from the third world countries while only a minority of them had the chance to be accepted in developed
countries, where different mechanisms are used to open the doors only for well educated and
elites coming from poor countries. Anyway, no matter where these populations are situated, their first
concern after finding the elementary conditions of life is how to find a way to conserve or reproduce
and even develop their original culture as a means to have their identities preserved. In recent years
the melting pot theory shows more and more its appropriateness for analyzing the immigrated communities,
this is in opposition to theories which argue that the reconstruction of communities in the
host country is not a problem for their integration, but a path to their prosperity at least in the cultural
domain. The art, in all its forms, especially in developed countries is one of the best ways to produce
and reproduce the original cultures. In this paper the author, has based his argument on a theoretical
framework on the art as a means of community construction identity, giving examples in Iranian and
some other diasporic communities. Nevertheless the argument concerns about a risk of deviation and
development of a sort of exotic approach to the others’ culture.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Anthropology of Art
  • Cultural Expression
  • Diaspora
  • Exoticism
  • Immigration
  • Political Art