دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
خوانش پسا ساختارگرایانه نمایش آکروپلیس
141
5
FA
شیرین
بزرگمهر
دانشگاه هنر تهران
shirinbozorgmehr@yahoo.com
زهرا
فولادوند
دانشگاه هنر تهران ، دانشکده سینما تئاتر
z.fuladvand@gmail.com
10.30480/dam.2014.17
<br />در این مقاله اجرای «آکروپولیس » به کارگردانی یرژی گرتوفسکی 1 از منظر فلسفی پساساختگرای ژان <br />ژاک دریدا 2، مورد بررسی قرار می گیرد. آکروپولیس در اردوگاه آشویتس 3 اجرا شده است. اشخاص <br />نمایش با وسایل صحنه که مشتی آهن زنگار گرفته است، کوره ی آد م سوزی را بنا میکنند. تضادها و <br />تقابل ها در تکنیک اجرایی نمایش آکروپولیس، نظام دلالتی پیچیده ای را می سازد که معنا و دریافت را برای <br />تماشاگر به تعویق می اندازد. این نظام دلالتی در اجرای آکروپولیس بر اساس نظریه های فلسفی دریدا <br />واسازی می گردد. آکروپولیس به لحاظ فرم اجرایی، با توجه به دیدگاه های دریدا و بارت مورد بررسی <br />قرار می گیرد. از آنجایی که مقوله ی آستانه هم در دیدگاه دریدا و بارت و هم در اجرای آکروپولیس اهمیت <br />به سزایی دارد، در این پژوهش وضعیت اشخاص نمایش در آستانه ی رفتن به کوره ی آدم سوزی در <br />آکروپولیس بررسی می شود. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی-کیفی و بر اساس تئوری واسازی دریداست
نمایش آکروپولیس,واسازی,وضعیت آستانه ای,پساساختارگرایی
http://dam.journal.art.ac.ir/article_17.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_17_627ca2604d6a59191d153fa0ce3ad611.pdf
دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
مطالعه ی تطبیقی «الگو »های ارتباطی میان متن و اجرا و تأثیر آن بر چگونگی درک و دریافت تماشاگر
31
17
FA
علی
حاجی ملا علی
0009-0008-1708-5609
دانشگاه تربیت مدرس
ali.hajimollaali@gmail.com
10.30480/dam.2014.18
چکیده
در این مقاله الگوهای ارتباطی میان متن و اجرا بررسی و با هم مقایسه می شوند. پرسش های اصلی این
پژوهش این است که «چه اتفاقی می افتد زمانی که اجرایی از یک متن مکتوب استفاده م یکند؟ » و «چه اتفاقی
می افتد زمانی که اجرایی از هیچگونه متنی استفاده نم یکند؟ » پاسخ به این پرسش ها را م یتوان در چهار
الگویی گنجاند که هر یک از دست اندرکاران تئاتر بر اساس دیدگاه خود به یکی از آن ها گرایش دارند. این
الگوها عبارتند از: الگوی ادبی؛ الگوی دو متنی؛ الگوی انواع و الگوی موزاییکی. نتایج این پژوهش نشان
داد که الگوی ادبی بواسطه ی وجود متن مکتوب و چاپ شده که امکان مقایسه را فراهم م یکند از اعتبار و
ثبات بیشتری برخوردار است. از آنجا که در الگوی دو متنی نوعی اقتباس انجام می گیرد، این الگو چالش
برانگیز است و امکان تعبیر و تفسیر بیشتری فراهم می شود. الگوی ادبی بیشتر در نظام ه ای دانشگاهی و
نقد کاربرد دارد. شناخت انواع نیز به شناخت اجراها کمک می کند. این سه الگو کم و بیش با متن نمایشنامه
ارتباط پیدا م یکنند، اما الگوی موزاییکی اعتقاد به استقلال هنر تئاتر دارد و بیش از آن که به زبان متکی
باشد به عناصر تئاتری متکی است.
الگو,متن,اجرا,تماشاگر
http://dam.journal.art.ac.ir/article_18.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_18_98872048e8874f040119c425e7bdc51a.pdf
دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
ریخت شناسی کهن الگویی شخصیتهای کمدی معاصر ایرانی بر اساس نظریات نورتروپ فرای
50
33
FA
قطب الدین
صادقی
دانشگاه آزاد اسلامی ،واحد تهران مرکزی ،دانشکده هنر و معماری
ghotbedinsadeghi@gmail.com
زهرا
باقرشاهی
دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز
دانشکده ی هنر و معماری
zbaqershahi@yahoo.com
10.30480/dam.2014.19
نورتروپ فرای منتقد ساختارگرای معاصر، در نقدهای که نالگویی خود علاوه بر این که ژانرهای ادبی
تراژدی، کمدی، رمانس و هزل را به چهار میتوس پاییز، بهار، تابستان و زمستان تقسیم م یکند و الگوهای
ساختاری و شخصیتی ویژه ای برای هریک قائل می شود؛ خود را یک منتقد «ادیسه » یعنی منتقد علاق همند
به ژانر کمدی دانسته است. این مقاله با واکاوی الگوهای شخصیت کمدی معاصر ایرانی، آن ها را با الگوی
ارائه شده توسط فرای درخصوص کمدی غرب، مقایسه و به شکل ساختاری شناسایی و معرفی نموده
است. فرای شخصیت های کمدی را در چهار گروه بی ا دب و آداب، آلازون، لوده و آیرون تقسیم م یکند
که به دلیل گستردگی مبحث آیرون، در این نوشتار به سه شخصیت دیگر پرداخته شده است. در راستای
اعتبار، پایایی و استانداردسازی نتایج، این مقایسه توسط آزمون یک سویه ی χ2 انجام گرفته است. روش
پژوهش ارزیابی و ریخ تشناسی است که با بررسی 7 نمایش کمدی معاصر ایرانی که در سال های
1360-1390 خورشیدی نگاشته، اجرا و منتشر شده اند، از طریق روش نمون هگیری سهمی های انجام شده
است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 1( با الگوی نقد که نالگویی فرای می توان به ریخ تشناس ی
شخصیت های تئاتر معاصر ایرانی پرداخت 2( میان الگوی کاراکترهای کمدی سنتی، مدرن و لاله زاری
ایرانی با آنچه که فرای از کمدی غرب ارائه می دهد عدم تطابق جزئی مشاهده می شود.
اسطوره,کمدی,آرکتایپ )کهن الگو(,آیرون,آلازون
http://dam.journal.art.ac.ir/article_19.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_19_e6fbfa038e937ae8c33137c49e41f9b3.pdf
دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
کارکردهای دراماتیک عمق میدان در سینمای ایران دهه ی 80
66
51
FA
سجاد
ستوده
کارشناس ارشد سینما، دانشکده ی هنرهای نمایشی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران
sajadsotoudeh@yahoo.com
میلاد
ستوده
کارشناس ارشد ادبیات نمایشی، دانشکده ی هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
miladsotoudeh@yahoo.com
احمد
الستی
استادیار گروه هنرهای نمایشی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران
a.alasti@yahoo.com
محمدجعفر
یوسفیان کناری
استادیارگروه ادبیات نمایشی، دانشکده ی هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
yousefian@madares.ac.ir
10.30480/dam.2014.20
چکیده
عمق میدان در سینمای ایران کارکردهای فراوانی داشته است اما تا کنون کمتر پژوهشی را می توان یافت
که به چگونگی مواجه ی فیلمسازان ایرانی با عمق میدان پرداخته باشد. این پژوهش تلاش میکند تا با
نگرشی تحلیلی-توصیفی به چگونگی برخوردِ کارگردان های ایرانی با سطوح متفاوت تصویر در دهه ی 80
بپردازد. در گام نخست شش فیلم از سینمای ایران به عنوان جامعه ی آماری انتخاب شده است: شب های
روشن )فرزاد مؤتمن، 1381 (؛ من ترانه پانزده سال دارم )رسول صدرعاملی، 1381 (؛ گاوخونی )بهروز
افخمی، 1382 (؛ آتش سبز )محمدرضا اصلانی، 1386 (؛ شبان هروز )امید بنکدار و یکوان علی محمدی، 1387 (
و یه حبه قند )رضا میرکریمی، 1390 (. در ابتدا مقدمه ای کوتاه از روند توسع هی عمق میدان در سال های
ابتدایی سینما ارائه شده است. در ادامه سطح های متفاوت شکل گرفته در تصویر سینمایی معرفی و
شیوه ی بهره گیری از آن ها در فیلم های ایرانی واکاوی می شود. در بخش بعد نگرش های بدیع تر به عمق
میدان با محوریت آثار منتخب بررسی می شوند. در انتها روندی خاص که به تخت کردن تصاویر سینمایی
گرایش دارد، مورد واکاوی قرار می گیرد. هدف این پژوهش ترسیم شیوه ی برخورد کارگردان های ایرانی
با عمق میدان، در دهه ی 80 است تا تحول بیان تصویری فیلم های سینمای ایران در بهر هگیری از لایه های
مختلف تصویر آشکار شود
عمق میدان,سینمای ایران,سطوح متفاوت تصویر,زیبای یشناسی تصویر,تصویر تخت
http://dam.journal.art.ac.ir/article_20.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_20_b19f54691c72218439fdcb2853057d41.pdf
دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
بررسی امکان وقوع «رویداد حقیقت » در سینما در طریق تفکر هایدگر
82
67
FA
سید مصطفی
مختاباد
0000-0001-9259-873X
استاد دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس، استان تهران، شهر تهران
mokhtabm@modares.ac.ir
محمدصادق
صادقی پور
دانشجوی دکترای فلسفه هنر دانشگاه علامه طباطبائی، استان تهران، شهر تهران
mohammadsadeghypour@gmail.com
10.30480/dam.2014.21
چکیده
در این مقاله، یکی از مهم ترین مفاهیم اندیشه ی هایدگری یعنی «رویداد حقیقت 1» از منظر وقوع آن در
کار هنری و بطور خاص هنر فیلم مورد تأمل قرار می گیرد و تلاش می شود که با طرح مفهوم پیکار میان
پوشیدگی 2 و ناپوشیدگی 3 در کار هنری، که هایدگر آن را پیکار میان زمین و جهان می نامد، در تقابل با
دوگانه ی دکارتی سوژه-ابژه، به سیطره ی تماشاگر در تفسیر جهان فیلم پایان داده شود زیرا با این
رویکرد تماشاگر یا همان مخاطب کار هنری دیگر سوژه ای نیست که بخواهد فیلم را به ابژه ای برای
شناخت خویش بدل نماید بلکه در رویارویی با جهانِ فیلم، به انکشاف حقیقت در ساحت فیلم یاری رسانده
و از طریق تفسیری که از فیلم ارائه می دهد در تحقق رویداد حقیقت مشارکت می نماید. پدیدارشناسی
هرمنوتیک 4 به عنوان روش شناسی این پژوهش به ما یاری می رساند که دریابیم چگونه تجربه ی تماشا و
رویارویی با جهان فیلم، تماشاگر را به سوی پرسش هستی شناختی او از فهم فیلم رهنمون می شود زیرا
هر تفسیری تماشاگر را به فهم از هستیِ خودش، در مقام دازاین 5 در-جهان، ارجاع می دهد؛ دازاینی که
بازیگر است و درگیر با جهان و نه مشاهده گری صرف در ساحت تفکر محاسبه گر دکارتی و به دور از
تجربه ی در-جهان-بودن.
مارتین هایدگر,رویداد حقیقت,پدیدارشناسی هرمنوتیک,پوشیدگی و ناپوشیدگی,فلسف هی فیلم
http://dam.journal.art.ac.ir/article_21.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_21_c9f177d4b29566a44c5ad845f2b1b49c.pdf
دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
کنش متقابل مرد و زن در ژانر کمدی رمانتیک سینمای ایران ) 1390 - 1369
97
83
FA
حمیدرضا
مدقق
دانشجوی دکتری علوم ارتباطات، دانشکده ی علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبایی، استان تهران
modaghegh49@yahoo.com
سید محمد
مهدی زاده
استادیار دانشکده ی علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبایی، استان تهران
mahdizadeh45@yahoo.com
10.30480/dam.2014.22
چکیده
پرداختن به مناسبات عاشقان هی زن و مرد به شکلی خنده آفرین سبب شده است که بخش قابل ملاحظه ای
از آثار کمدی سینمای ایران در ژانر کمدی رمانتیک قرار گیرند. این پژوهش در چارچوب نظریه ی ژانر با
هدف بررسی این موضوع که کنش متقابل زن و مرد در این ژانر حامی و تقوی تکنند هی کدام ارزش ها و
باورهای مخاطبان خویش است، 62 کمدی رمانتیک ایرانی را که از سال 1369 تا سال 1390 در سالن های
سینما نمایش عمومی داشت هاند، با رویکرد ساختارگرایی و با روش تحلیل متن بررسی کرده است. «تحلیل
ساختاری متن » در بررسی یک ژانر ترکیبی از دو تحلیل همنشینی و جانشینی است. در این پژوهش نیز
تحلیل همنشینی با بررسی چگونگی گسترش متوالی روایت، چگونگی ارائه ی معنا در ژانر مورد بررسی را
آشکار ساخته و تحلیل جانشینی با بهره گیری از تقابل های دوجزئی، چیستی معنای متون این ژانر را بیان
کرده است. نتایج این پژوهش گواه آن است که ژانر کمدی رمانتیک ایرانی از چهار پی رفت اولیه با نام های
تصاحب، نجات، اجازه و رقیب بهره م یگیرد و در حالی که ساختار روایی در 52 کمدی رمانتیک از الگوهای
مشابهی پیروی می کند، این الگوها در 10 کمدی رمانتیک نامتعارف با تغییر مواجه می شود. همچنین روایت
57 فیلم در خدمت بازتولید نظم اجتماعیِ موجود بین زن و مرد و تقویت نقش جنسیتی زن مطیع است و
تنها در روایت 5 فیلم است که باورهای مرسوم دربار هی زنانگی و مردانگی مورد تردید قرار م یگیرند
سینمای ایران,کمدی رمانتیک,تحلیل ژانرکمدی,تحلیل ساختاری,نقشهای جنسیتی
http://dam.journal.art.ac.ir/article_22.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_22_0c9b49967a0b0819110e8d1694a21dcd.pdf
دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
مطالعه ی برخی از رویکردهای بلابارتوک در آهنگسازی، بر اساس ملودیهای محلی مجار
120
99
FA
اتابک
الیاسی
عضو هیئت علمی، دانشکد هی موسیقی دانشگاه هنر
atabakelyasi@yahoo.com
بصیر
فقیه نصیری
کارشناس ارشد آهنگسازی، دانشگاه هنر تهران
basirfn@yahoo.com
10.30480/dam.2014.23
چکیده
آن چه که سبب شده است بارتوک 1 موضوع این پژوهش قرار گیرد، منحصر به فرد بودن او در زمینه ی
کار با ملود یهای محلی است. او شخصیتی یکتا در بسیاری از زمینه ها و از قوی ترین قلم های موسیقی
قرن بیستم است. همچنین، او یکی از پایه گذاران «قوم موسیقی شناسی 2» است. جستجوها در پی یافتن
روشی نوین برای آهنگسازی با مواد موسیقی ایرانی، در نهایت، به بارتوک ختم شد و روش آهنگسازی او
این گمان را ایجاد کرد که تکنیک های آهنگسازی مورد استفاده ی وی میتواند الگویی مناسب یا دست کم
الها م بخشی خوب برای آهنگسازان ایران باشد. بارتوک برخورد متداول و سنتی با ملودی های محلی را
زمینه ساز تقلیدی صرف میدانست که راه حل و شیوه ی یکپارچه ای ارائه نمی داد. او در مسیر تکامل خود
در پی یافتن راهی تازه در برخورد با ملودی های محلی، به روشی بر پای ه ی درک روحِ درونی موسیقی
دهقانی و سپس خلق سبک موسیقایی جدیدی بر شالوده و اساس آن معتقد گشت. این مقاله تمامی جنبه
های تکنیک آهنگسازی بارتوک و نیز هم هی پژوهش های با محوریت آثار او، مانند پژوهش هایی که در
زمینه ی ردیف فیبوناچی و نسبت طلاییِ موجود در آثار او انجام شده است، را در بر نمی گیرد ام ا م ی
تواند مرجعی مناسب برای پژوهش های بیشتر و مجموع های خوب از تکنیک های آهنگسازی و روش کار
او، به خصوص با مواد موسیقایی محلی، باشد.
بارتوک,تکنیک های آهنگسازی,موسیقی محلی
http://dam.journal.art.ac.ir/article_23.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_23_f975e4ea85161bf53c23fb160205abc3.pdf
دانشگاه هنر
نامه هنرهای نمایشی و موسیقی
2008-2649
4
8
2014
08
23
ساختار بحرِ طویل در موسیقی و شعر )بررسی تطبیقی سه گونه بحر طویل در حوز ه ی موسیقی نواحی و موسیقی عامه پسند ایران(
141
121
FA
محمود
بالانده
مربی گروه نوازندگی موسیق یایرانی دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران، تهران
balandehmahmood@gmail.com
10.30480/dam.2014.24
چکیده <br />موسیقیِ آوازیِ ایران از منظر متر یک به دو گونه ی: موسیقی دارای متر آزاد 1 و موسیقی دارای متر <br />مشخص2 طبقه بندی می شود؛ در این پژوهش به مطالعه ی کیی از گونه های فراموش شد ه ی ترانه در موسیقی <br />آوازیِ دارای متر مشخصِ ایران، موسوم به بحر طویل 3 پرداخته شده است. بخش نخست این پژوهش به <br />روش کتابخانه ای به بررسی جایگاه بحر طویل در شعر فارسی پرداخته و در بخش دوم با نگاه پژوهش <br />کمّی، سه گونه بحر طویل از حوزه ی موسیقی نواحی شمال خراسان 4 و موسیقی مردمی ایران، آوانگاری 5 <br />و از منظر مُدال و فُرمال و ریتم کی بررسی شده است. فراوانی نغمه های بحر طویل ه ای مذکور به روش <br />آمارگیری هدفمند و به واسطه ی تمام شماری نغمه های هر ترانه انجام شده است. مقایس هی پارامتر ها ی <br />فراوانی نغمه های کاربردی در هر نمونه به منظور اثبات گستره ی سه نغم های این گونه، در جدول های <br />مستقلی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش این است که علاوه بر ریش هشناسی واژه <br />در حوزه ی ادبیات و موسیقی، ویژگی های منحصر به فرد این گونه موسیقی را که دارای متر مشخص <br />ایران است و تنها گونه ی روایی است که محتوای کلام و روایت داستان محور اصلی و گردش نغمه ها و <br />ریتم موسیقی نقش ثانویه را در آن عهده دارند شناسایی کند و فرضیه ی کلیدی پژوهش را که «گستره ی <br />سه نغمه ای این گونه » است، تأیید و تأ یکد نماید.
موسیقی آوازی,موسیقی روایی,ترانه,بحر طویل,گستره ی سه نغمه ای
http://dam.journal.art.ac.ir/article_24.html
http://dam.journal.art.ac.ir/article_24_c0cf04cce072960eaff4721d139f9daa.pdf